صورت : مهم ترین عملیات عمرانی .
صندوق : جایی برای این که نه خود خوری نه کس دهی،الی آخر .
ضابطه :قانون حاکم بر ادارات دولتی که با هیچ رابطه ای رابطه نارد.
ضارب : آنکه زده و در رفته ، مضروب هم از مرگ در رفته.
ضاله : گمراه کننده ... معنی دیگری ندارد ،اسرار نکنید .
ضامن : آدمی که نمی داند با پول هایش چه کار کند.
ضایع : کسی که ضایع بازی در بیاورد و ضایع بازی آن باشد که به اداره ای برود و با صدایی بلند بگوید : شما کار ما را راه بینداز بنده انشاءا... جبران می کنم.
ضایعه : اتفاقی که برای پولدار ها می افتد ، آن هم در روزنامه !
ضد : آنکه موافق من نیست.
ضرابخانه : جایی که سکه ضرب می کنند برای تلفن زدن.
ضرب : یکی از چهار عمل اصلی که وقتی با حساب کتاب حقوق کارمند جماعت مواجه می شه کم می آورد.
ضرر : آنچه برای من منفعت ندارد.
ضروری : فرمایشات رئیس ، البته.
ضعف : چیزی که حتی اگر بمیریم هم نداریم .
ضعیفه : کسی که ضعیفش این است وای به حال قوی اش!
ضمانت نامه : برگه ای که موقع خراب شدن وسیله ای که خریداری کرده اید معنی واقعی (مگر)،(اگر)،(غیراز) و... را به شما یاد می دهد.
ضیافت : میز های بزرگ برای زدن حرف های کوچک.
طاعون : از ابزار های کشتار جمعی قدیم که با ورود بمب و موشک های جدید لنگ انداخت و رفت .
طالع : بخت را گویند و آن بر دو قسم باشد : سعد و نحس . عد آن پیدا کردن آشنایی در اداره ای باشد، وقتی که کارت گیر باشد و نحسش پیدا شدن آشنایی کار گیر کرده در اداره ای که در آن کار می کنی .
طاووس : کسی که به واسطه ی پرهایش مطلقا زیبا و یا به واسطه ی پاهای زشتش مطلقا زشت باشد.
طایفه : از امتیازات دعوا !
طب : علمی برای رفع سر درد با عوارض کم درد ، رفع کمر درد با عوارض پا درد.... .